این فیلم داستان ایجی دیکسیت است؛ یک معلم تاریخ معمولی،که با استفاده از اعتبار جعلی که برای خود ساخته است از معروف بودن در شهر خود لذت می‌برد. او به تازگی ازدواج کرده است اما متوجه می‌شود که همسرش به بیماری صرع مبتلاست. او ابتدا به جدایی فکر می کند اما پس از مدتی مجبور می‌شود که همراه با همسرش به اروپا سفر کند...

وقتی که در یک شهر کوچک دختر جوان و خوشحالی مشغول زندگی به روش خودش است و از هر فشاری دوری میکند و...

"آپو" دانش آموز کلاس 10 ام است اما دیگر علاقه ای به درس خواندن ندارد، چون می‌داند مادرش نمی‌تواند از پس هزینه‌ی کلاس های بالاتر برآید. مادر "آپو" سخت برای موفق شدنش تلاش میکند و حتی معلم خصوصی برایش میگیرد، اما "آپو" فکر می‌کند تنها فرزندان افراد ثروتمند می‌توانند دکتر یا مهندس شوند و باور دارد که خودش نیز در نهایت مثل مادرش یک خدمتکار میشود...