در آستانه کریسمس، دکتر هانا مایکلز، پزشک اورژانس، بین شغل پرمشغله خود و یک رابطه عاشقانه نوپا با وس سالیوان، تکنسین فوریت‌های پزشکی در فیلادلفیا، تعادل برقرار می‌کند.

فیلم با الهام از داستانی واقعی روایت شده و در مورد آرایشگری است که به تنهایی کل جامعه را گرد هم می آورد تا به پدری تنها برای نجات جان دختر کوچکش که به شدت بیمار است کمک کند و ...

گروهی از نوجوانان سلم، چاقوی نفرین شده ای را کشف می کنند که شیطانی را آزاد می کند و آنها را مجبور می کند تا نسخه های وحشتناک و مرگبار بازی های دوران کودکی را انجام دهند که در آن هیچ برنده ای وجود ندارد، فقط بازمانده ای وجود دارد.

پس از ترک لندن، ابی در حالی که در یک خط تلفن آشپزی کار می کند، با تماس گیرنده ناشناس ارتباط برقرار می کند. تماس گیرنده، پدر مجرد "جان" است که ابی ناخودآگاه در زندگی واقعی او را تحت تاثیر قرار داده است.

این برنامه کارا رابینسون را دنبال می کند که از یک آدم ربایی جان سالم به در می برد و در نهایت یک قاتل زنجیره ای را سرنگون می کند.

هنگامی که گروهی از مزدوران به املاک یک خانواده ثروتمند حمله می کنند، بابانوئل باید برای نجات روز (و کریسمس) وارد عمل شود.

این فیلم ماجرای زنی باردار است که دکتر برای او استراحت مطلق تجویز کرده است. او در خانه خود مشغول انجام دستورات دکتر و گذراندن بارداری اش است که متوجه می شود دچار توهماتی شده اما در اصل، او نمی داند که خانه اش در تسخیر ارواح است...

داستان زن جوانی که پس از مرگ مادرش در شرایط مشکوک به پدرش مشکوک می شود.

وقتی به یک پسر معمولی یک سفر لوکس را هدیه می شود، او را به عنوان یک میلیونر اشتباه می گیرند. اما ...

فیلم در مورد پدری بسیار آرام است که در حومه شهر زندگی می‌کند. نام این شخصیت هاچ است؛ فردی کاملاً معمولی که البته خشمی شدید در درون خود نهفته دارد. ناگهان روزی که دو دزد به خانه وی می‌آیند، این خشم فروخورده فوران می‌کند و داستانی بی‌رحمانه شروع می‌شود و راه خونینی باز می‌شود که در نهایت وی را مجبور به مقابله با چیزهایی می‌کند که روزگاری پشت سر گذاشته بود…

کلی نانوایی در شهری کوچک است وقتی از او برای شرکت در یک نمایش پخت روز ولنتاین در شهر نیویورک دعوت می شود و ...

یک نوجوان مدرسه‌ای در خانه کم‌کم به مادرش مشکوک می‌شود ، او متوجه می‌شود مادرش راز شومی را از او مخفی نگه داشته است و…

پس از آنکه پسری 14 ساله به درون دریاچه سنت لوئیس می‌افتد و تلاش‌‌ها برای احیای او ناکام می‌ماند، مادر این پسر نوجوان با صدای بلند برای نجات او دعا می‌کند و...

وقتی وال ، بورلی و الکسیس با گروهی از مردان خوش گذران در یک کنسرت "هوی متال" دیدار می کنند، همه آنها تصمیم می گیرند که یک مهمانی پس از کنسرت برگزار کنند، اما طولی نمی کشد که آنها خود را در شرایطی می یابند که باید برای زندگی مبارزه کنند...