ایده پخش زنده تلویزیونی در سال 1977 به طرز وحشتناکی اشتباه می‌شود و شرارت را در اتاق‌های نشیمن کشور منتشر می‌کند، زمینه را برای یک روایت سرد و پرتعلیق آماده می‌کند.

"سارا" و "جاش" زوجی هستند که در حومه‌ی شهر به خوبی در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند، که ناگهان در حادثه‌ی تصادف "سارا" دچار بیهوشی شده و "جاش" هم عقیم می‌شود، ولی بعد از این اتفاق "سارا" حامله میشود و تصمیم می‌گیرند تا در خانه دوربین نصب کنند و از راز این اتفاق پرده بردارند و می‌فهمند که...

پس از مرگ وحشتناک جیگسا، مارک هافمن، تنها دستیار باقی‌مانده جیگسا، بعنوان قهرمان شناخته می شود. مامور استرام به دنبال کردن رد هافمن ادامه میدهد، اما در همین حال افراد جدیدی در تله‌هایی مخوف گرفتار میشوند.

داستان درباره یک تبعیدی کوبایی به نام رومن کامپت، که در حمله به خلیج خوک ها با فیدل کاسترو جنگیده و شروع زندگی جدیدش در میامی با مدیریت هتل موتینی که مکانی پر زرق و برق در صحنه مملو از کوکائین در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 میامی است، می باشد.

"هارو" داستان دکتر دانیل هارو را بیان میکند که یک آسیب شناس پزشکی قانونی است و به قدرت بی توجهی کامل دارد...

داستان «شکارچیان» با ناپدید شدن همسر یکی از ماموران FBI آغاز میشود. همین موضوع او را به سمت یک واحد دولتی مخفی سوق می دهد که کارش پرورش گونه ای جدید از تروریست ها می باشد که ممکن است متعلق به این دنیا نباشند

به دلیل اینکه سریال “The Closer” به درازا کشیده بود تصمیم به ساخت این سریال گرفتند و با پایان این سریال از این به بعد شاهد پخش این سریال به جای “The Closer” هستیم که در همان سبک و موضوع می باشد و ادامه ی سریال “The Closer” می باشد. “Raydor” از اداره پلیس لس آنجلس است.