ریچارد مورگان، یک کارگزار بورس و مردی خانوادهدوست در حومه شهر با یک اعتیاد پنهانی به فندوم، متوجه میشود که دامیناتریکس او تمام حسابهای بانکیاش را خالی کرده است و او تنها یک روز فرصت دارد تا زندگیاش را از ویرانی نجات دهد.
مورفوس پیامی را از کاپتان نیوبی دریافت می کند که خواستار برگزاری دیداری فوری همه اعضای تیم می شود. ارتشی از ماشین ها عازم زایون هستند و باید هرچه سریع تر راهی مبارزه با آنها پیدا شوند. همه نیروها آماده نبرد می شوند به جز یک نفر، تا امکان ارتباط با اوراکل را میسر نگه دارد و...
نئو تنها امید بشریت برای نجات زایون است. او قصد دارد جنگ را متوقف کند و میان انسان ها و ماشین ها صلح برقرار کند. البته پیش از هر چیز او باید دشمن دیرینه خود، مامور اسمیت را شکست دهد و...