جان دلینجر (جانی دپ) نماد خلافکاران امریکایی و بزرگ ترین سارق بانک امریکاست. دستگیر کردن دلینجر هم معنا با مبارزه با تمام بدنه ی تبهکاری شده است. دلینجر اما یک تبهکار ساده نیست او به مردم احترام می گذارد و می داند که اگر مردم او را دوست داشته باشند به راحتی هر جا بخواهد می تواند پنهان شود. از ان سو ملوین پرویس (کریستین بیل) کاراگاه دقیق و وظیفه شناس، شخصا مامور شده است تا کار دلینجر را یکسره کند.
در یک دبیرستان، دانش آموزان کم کم به این نتیجه می رسند که معلمانشان در واقع موجودات بیگانهی فضایی هستند که قصد دارند از دانش آموزان بعنوان قربانی استفاده کنند و...
سال 2013. امریکا پس از جنگی بزرگ، به صورت سرزمین ویرانی درآمده که مردم آن، گروهی جدا از هم و بدون دولت مرکزی زندگی می کنند. مردی سرگردان (کوین کاستنر) اتفاقا به یک ماشین جیپ اداره ی پست امریکا بر می خورد و یونیفورم پستچی، مرده را می پوشد و با معرفی خود به عنوان پستچی به امید به دست آوردن غذا، شروع به تحویل دادن نامه های پانزده ساله می کند...
زندگی روزمره کارکنان مرکز پزشکی پیتسبرگ را به تصویر کشیده است که به صورت شبانهروزی برای نجات جان بیماران در یک بخش اورژانس شلوغ و کمبودجه فعالیت میکنند و…
"جاشوا"ی 17 ساله پس از اینکه مادرش به دلیل مصرف بیش از حد هروئین می میرد، برای زندگی نزد اقوام فاسدش به شهری ساحلی واقع در جنوب کالیفرنیا می رود. زنی بنام "جنین" و دست راستش "بز"، کسب و کار کثیفشان را میگردانند. آنها "جاشوا" را نیز وارد گروه خود میکنند و...
« ترس از مردگان متحرک Fear the Walking Dead» در واقع اسپین آف سریال «مردگان متحرک The Walking Dead» می باشد که قصد دارد تا داستان روزهای نخست بروز بحران بشریت و آلوده شدن مردم به ویروسی که آنان را تبدیل به زامبی کرده را به تصویر بکشد و…
Harry Bosch مامور پلیس لس آنجلس که برای دومین بار متهمی را به اشتباه به قتل میرساند، منتظر رای دادگاه می باشد که ممکن است او را از کارش تعلیق کند. او همچنین در این بین پرونده قاتل سریالی را دنبال میکند که این قاتل بچه های کوچک را هدف قرار میدهد و معلوم نیست تا کنون چند بچه سر به نیست شده اند و تنها استخوان هایی از آن ها باقی مانده است…
داستان سریال درباره ی افسر نیروی دریایی Steve McGarrett هست که در پی قتل پدرش از محل خدمت به هاوایی برمیگرده . فرماندار هاوایی بخاطر سوابق خانوادگی اون مجوز راه اندازی گروهی برای مقابله با جرم و جنایت در هاوایی و همچنین پیگیری قتل پدرش رو میده .. اون یک گروه 4 نفره رو تشکیل میده و اختیارات نا محدودی که دارن به مقابله با خلافکاران اون جزیره میپردازن . در هر قسمت از سریال داستانی متفاوت جدا از داستان اصلی سریال دنبال میشه .
داستان این سریال درباره قاتلی خونسرد و حرفه ای به نام دکستر می باشد که هم در اداره پلیس مشغول به کار است و هم در زمان مقتضی به قتلهای زنجیرهای خود می پردازد. دکستر دارای ظاهری بسیار آرام و دوست داشتنی است، به گونه ای که همه همکارانش او را بسیار دوست می دارند ولی این ظاهر دوست داشتنی پوششی برای پنهان کردن آن چیزی است که سالها در نهاد او وجود داشته و ان چیزی نیست جز اشتیاق به کشتن، ولی نه کشتن هر کس، بلکه کشتن کسانی که سزاوار مردن هستند...
سریال درباره متخصصین حرفه ای ای هست که توسط FBI گرد هم میان تا یه قاتل زنجیره ای رو گیر بیاندازند..یه تفاوت اصلی این سریال با سریالهای پلیسی اینه که اون اتفاقی که شما فکر می کنید می افته اتفاق نمی یفته ... بیشتر از اینکه به تجهیزات وابسته باشه به قدرت های فردی و روانی افراد وابسته هست..بر روی شخصیت ها و رابطه اونها تاکید زیادی شده و تقریبا همه شخصیت ها جذاب هستند...و در پایان کلیت سریال برای کسانی که از رشته روانشناسی جنایی اطلایی ندارند یا می خواهند اطلاع پیدا کنند بسیار جذاب است چون رویه ای کاملا متفاوت برای کشف جرم را به ما نشان میدهد.