پس از حوادث فیلم «Fifty Shades of Grey»، اکنون "آناستازیا" در فکر جدایی از "کریستین" است و این تصمیمش عملی می شود اما کمی بعد، "کریستین" از او درخواست می کند طبق شرایطی که "آنا" در نظر دارد، دوباره مانند یک زن و شوهر عادی در کنار هم سپری کنند. در این میان "آنا" باید حرف ها و رفتارهای اطرافیانش را که سعی در بر هم زدن رابطه‌ی او و "کریستین" دارند، تحمل کند و...

داستان فیلم درباره‌ی دو کاراگاه خصوصی است که بر روی پرونده‌ی خودکشی یک ستاره فیلم های پــورنـو در دهه‌ی 70 در لس آنجلس تحقیق می کنند و...

هنری " ریزر " شارپ و بیلی "د کید" مکدانن ، دو مشت زنی هستند که دوران اوج ورزشی آنها با خداحافظی غیرمنتظره " ریزر " درست قبل از آغاز سومین مبارزه آنها در مقابل یکدیگر در سال 1983 ، به پایان می رسد. اما حال این دو پس از گذشت سی سال براساس اتفاقاتی، تصمیم میگیرند بار دیگر در رینگ با هم به مبارزه بپردازند و...

داستان فیلم درباره‌ی قضایای به هم پیوسته‌ی سه زوج در سه شهر نیویورک، پاریس و رم است که هر یک از این زوج های اسرار خود را دارند. و همچنین عشق، شور و هیجان، رمز و راز، خیانت و امید از چاشنی های اصلی فیلم می باشد.

«چارلی» جوانی است که به تازگی برادر خود را از دست داده و در رنج و ناراحتی به سر می برد، تا اینکه در همان قبرستانی که برادرش دفن شده به عنوان نگهبان شغلی پیدا میکند. او هر روز روح برادرش را می بیند اما…

"دلا مایرز" زنی خانه دار از قشر متوسط رو به پایین جامعه است که در خانه ای بزرگ در حومه شهر به همراه دوقلوهایش و همسر سوءاستفاده گرش زندگی می کند و...

صاحب یک رستوران به نام «سیلویا» (ترون) به شدت از زندگی خود ناراضی است و اوقاتش را اغلب به سیگار کشیدن با مردان می گذراند؛ زنی امریکایی به نام «جینا» (بیسینگر) به شوهرش (کالن) بی وفایی روا می دارد و با مردی مکزیکی به نام «نیک» (د آلمئیدا) معاشرت می کند؛ دختر «جینا»، «ماریانا» (لارنس) در هم ریخته است، به خصوص از زمانی که با پسر «نیک»، «سانتیاگو» (پادرو) آشنا شده است؛ دختری به نام «ماریا» (ایا) هم راه دوستی خانوادگی (یاسپیک) از مکزیک به امریکا می رود تا مادرگم شده اش را پیدا کند.

داستانهای به هم مرتبط که در یک هفته نیویورک سال 1983 اتفاق می افتند که شامل تعدادی شخصیت می شود و حول مواد مخدر و جرم و جنایت است...

دستیار جوان یک نویسنده وارد مشکلات خانوداه از هم پاشیده رئیس خود می شود و...

جسیکا مارتین که بهمراه شوهر و پسرش در کالیفرنیا زندگی می کند یکروز که پسر خود را به مدرسه می رساند در بازگشت به خانه توسط گروهی از اراذل به رهبری مردی خبیث به اسم گریر مورد هجوم قرار گرفته و به محل ناشناخته ای انتقال داده شده و در یک اتاق زندانی می شود . جسیکا با استفاده از یک تلفن معیوب شماره هایی را بصورت اتفاقی می گیرد و موفق می شود با مرد جوانی به اسم ریان تماس بگیرد . ریان با شنیدن صدای نالان و مضطرب این زن که در خواست کمک می کند قانع می شود تا به او کمک کند . جسیکا به ریان می گوید که آدم راباین قصد دارند فرزندش را نیز بدزدند . ریان ابتدا به سراغ پلیس می رود اما وقتی اقدام موثری از طرف آنها نمی بیند تصمیم می گیرد خودش دست بکار شده و جسیکا و فرزندش را نجات دهد و ...

یک رپر جوان (Eminem) که با مشکلات زندگی اش دست و پنجه نرم می کند،‌ می خواهد تمام تلاشش را برای استفاده از آخرین فرصتش به کار گیرد و خودی نشان دهد. اما مشکلاتی که سر راهش قرار می گیرند، باعث دو دلی او می شوند.

مسائل شوم و خیر و شر در دنیای "مگی اوکانر" هیچ جایی ندارند.دنیای او حول شغلش به عنوان پرستار در یک بیمارستان می چرخد تا اینکه در یک شب بارانی خواهرش "جنا" دختر تازه متولد شده خود را در خانه او رها می کند و...

داستان فیلم در دهه 1950 در لس آنجلس اتفاق می افتد، روایت سه پلیس لس آنجلس که در گیر ماجرای قتلی در کافه نایت اوول می شوند. ماجرا به جرایم سازمان یافته، فحشا، مواد مخدر و فساد سیاسی گسترش می یابد. عنوان داستان، محرمانه، به مجله رسوایی بر می گردد که بصورت تخیلی در 1950 با عنوان هاش-هاش منتشر می شده.

وین دوباره بازگشته و اینبار تصمیم دارد با دوستش یک کنسرت راک ترتیب دهد. در همین حال رئیس دوست دخترش به او نظر دارد و وین باید هرچه سریعتر دوست دخترش را به لس آنجلس منتقل کند...

«بروس وین» (مایکل کیتون) بعنوان شوالیه تاریکی شهر گاتهام به نبرد با جنیاتکاران بر می خیزد و با اولین دشمن بزرگ خودش، یعنی جوکر (جک نیکلسون) روبرو می شود.

والتر دیویس معتاد به کارش است. او فقط به کار خود توجه دارد و بسیار کم به زندگی شخصی و یا ظاهر خود می رسد. حالا او باید با یک مشتری جدید و مهم ژاپنی قرار کاری بگذارد. برادرش، "نادیا" دخترخاله همسرش را که در شهر جدید است و می خواهد با شهر آشنا شود به او می سپارد، و به او هشدار می دهد که وقتی او مست می شود، کنترلش را از دست می دهد و وحشی می شود. قرار کاری چگونه پیش خواهد رفت به ویژه هنگامی که نادیا با دوست پسر سابقش دیوید روبرو می شوند.

روزی "الیزابت" که در گالری سوهو کار می کند، به طور اتفاقی مرد مرموزی به نام "جان" را در یک خوار بار فروشی چینی ملاقات می کند. در ملاقات بعدی، "جان" پیشنهاد دوستی می دهد. "الیزابت" قبول می کند و از این پس "جان" کنتزل اوضاع را در دست می گیرد...

یک مامور مخفی نامتعارف عضو پلیس شیکاگو به همراه شریکش استخدام می شوند تا یک شخص مهم را در دسته ی جنایایی نیو اورلانز به قتل برسانند...

رهبر گروه تروریستی اسپکتر، دو موشک مجهز به کلاهک هسته ‌ای را می دزدد. جیمز باند ماموریت می یابد تا قبل از اینکه آنها دنیا را نابود کنند، مانع اجرای نقشه آنها شود و...

یکی از شخصیتهای کمیک تلاش می کنند سازنده خود را گمراه کرده تا بتواند از این طریق وارد دنیای واقعی شود...